برند سازی اینترنتی چیست؟

برند سازی اینترنتی چیست؟

برندينگ اينترنتی چيست؟

برندينگ اينترنتی يعنی استفاده تخصصی از بستر اينترنت و وب در جهت کسب شهرت و اعتبار برای يک نام تجاری و تبديل اين نام تجاری به عنوان يک برند شناخته شده می باشد. با توجه به اين نکته که امروزه اينترنت به بخشي از زندگی افراد تبديل شده است پس بايد در برندسازی نيز جايگاه ويژه ای داشته باشد.

اينترنت به ما کمک مي کند تا با ايجاد فضای مناسب برای معرفی برند خدمات و برند محصولات در قالب تبليغات اينترنتی و دنيای ديجيتال برند خود را در سطح بين الملل معرفی کنيد.

استفاده از فعاليت های خلاقانه و و متمايز در برندينگ اینترنتی از اصول اساسی است. استفاده تخصصی از موتورهای جستجو و شبکه های اجتماعی يکي از راههای رسيدن به برند معتبر است برندينگ اينترنتی يکی از تکنيک‎های مديريت برند است که از صفحات وب استفاده می کند تا يک برند را در بازار آنلاين قرار دهد.

در اين راستا طراحی سايت , سئو بهينه ‎سازی سايت، بازاريابی شبکه های اجتماعی، بلاگ سازی و استفاده از بلاگ ها ، تبليغات اينترنتی و بازاريابی اينترنتی , بازاريابی موبايلی , بازاريابی ايميلی همگی روش‎هايی هستند که در وب برندينگ به کار گرفته مي یشوند. ارائه کالاها , محصولات يا خدمات در قالب روش هايی که بتواند آن شرکت را از ديگر رقبا متمايز نمايد منجر به ارتقای سطح فروش و جذب مخاطب و مشتری مي شود.

برندينگ اينترنتی با يکپارچه سازی تمام المان های برندينگ شرکتی و برندينگ محصول و برندينگ اينترنتی و تبليغات و بازاريابی محلی و اينترنتی کسب و کار شما را متحول مي نمايد.

در راستای برندينگ اينترنتی ابتدا بايد مراحلی را انجام داد . اولين قدم طراحی لوگو و سپس طراحی وب سايت می باشد. لوگوی شما يک تصوير ذهنی برای کاربر ايجاد می کند و به عنوان نمادی از سايت شما در ذهن کاربر حک می شود. لوگويی که برای سايت شما طراحی می شود بايد با رنگ قالب سايت شما همخوانی داشته باشد.

قبل از شروع پروسه برندينگ اينترنتی بايد مراحل زير را انجام داد:

  • انتخاب مشاور متخصص در زمينه وب برندينگ ،آناليز کسب و کار و فعاليت های رقبای شرکت شما در اينترنت انتخاب يک روش يا استراتژی برای برندينگ اينترنتی
  • طراحی لوگو براي شرکت و طراحی سايت مناسب
  • محتوا گذاری مناسب سايت
  • سئو و بهينه سازی سايت (SEO) تبليغات اينترنتی
  • بازاريابی اينترنتی بازاريابی شبکه های اجتماعی و مديريت آنها شروع فرايند برندينگ اينترنتی و برندسازی آنلاين

تکنیک‌های برندسازی آنلاین

بعضی از متخصصان بر این باور هستند که هدف برندسازی آنلاین این است که به‌طور دایم مصرف‌کنندگان قدرت شناخت یک برند را داشته باشند. دیگر افراد بر یکپارچگی برندسازی آنلاین با تجربه نهایی که یک برند بر روی مشتریان در رابطه با یک شرکت، محصول یا دیگر موارد مرتبط با برند برجا می‌گذارد، توجه دارند. از این دیدگاه، شناخت برند به عنوان یک جزء در میان بسیاری از اجزای دیگر نظیر تمایزیابی برند (از رقبا) و پیام رسانی برند قرار می‌گیرد که بواسطه ارتباطات موبایل و اینترنت آسان می‌شود.

توسعه وب‌سایت یک بخش کلیدی برندسازی آنلاین به‌شمار می‌رود، از این جهت که یک وب‌سایت توسط افراد و کمپانی‌های مختلف برای ارائه محصولات و خدمات یک برند استفاده می‌شود. تمرکز بر ظاهر یک وب‌سایت، عملکرد آن و پیام کمپانی به منظور ارائه یک تجربه مثبت به بازدیدکنندگان همگی قسمتی از برندسازی آنلاین به‌شمار می‌روند. توسعه وب سایت برای برندسازی آنلاین همچنین شامل بکارگیری یک بلاگ برای تولید محتوا برای خوانندگان علاقه‌مند به موضوعات مرتبط با آن برند می‌شود. ارائه مقالات مهمان برای دیگر وب سایت‌ها به منظور برندسازی آنلاین چیزی است که هم پیشنهاد و هم توصیه نشده‌است.

در سال ۲۰۱۴، مت کات، رئیس تیم مبارزه با اسپم کمپانی گوگل، اشاره کرد که پست مهمان بیشتر و بیشتر به امری اسپم‌وار تبدیل شده‌است و استفاده از آن را برای ساخت لینک‌های ورودی به یک وب‌سایت توصیه نکرد. برندسازی آنلاین همچنین شامل تعامل‌های رسانه اجتماعی و یکپارچگی با آن می‌شود. استفاده از شبکه‌های نمایش محتوایی و نمایش (به منظور نمایش تبلیغات) یکی از روش‌های یکپارچگی یک برند با رسانه اجتماعی به‌شمار می‌روند.

از تکنیک‌هایی نظیر دوباره پیام‌دهی، هدف قراردادن رفتار بازدیدکننده و هدف قراردادن طبق محتوای سایت، به عنوان روشی برای قراردادن یک برند در جلوی مخاطب هدف استفاده می‌شود. برندسازی از طریق رسانه اجتماعی شامل به اشتراک‌گذاری دانش در رابطه با یک برند و تعامل دایم با مشتریان می‌شود. استفاده از سایت‌هایی نظیر توییتر، فیسبوک، لینکدین و یوتیوب شکل متداول و محبوبی از برندسازی آنلاین از طریق رسانه اجتماعی محسوب می‌شود.

راه‌های برندسازی اینترنتی

راه‌های برندسازی اینترنتی

تبلیغات به صورت خلاقانه و مداوم:

برای موفق بودن یک برند در اینترنت یا محیط آنلاین، آن برند باید به دنبال ارائه محصولات خود در قالب روشی باشد که باعث متمایز شدن آن‌ها از سایر رقبا شود، این امر می‌تواند فروش ویژه محصولات یا ایجاد فروشگاه‌های اینترنتی متفاوت باشد.

ارائه خدمات به مشتری به صورت مستمر:

ارائه خدمات چه در مرحله قبل از فروش چه بعد از فروش یکی از ارکان برندسازی به‌شمار می‌رود. این مشتریان هستند که با تبلیغ شفاهی و دهان به دهان یک برند می‌توانند جنبه‌های مثبت و منفی آن را مشخص کنند و یکی از این جنبه‌های مثبت می‌تواند ارائه خدمات به مشتری و برقراری ارتباط با مشتری باشد.

روابط عمومی:

طبق گفته روانشناسان برقراری ارتباط مثبت در اشخاص تأثیر بسزایی برجا می‌گذارد. سعی کنید با مخاطبین خود در محیط آنلاین ارتباط مثبتی برقرارکنید. به تعهدهای خود پایبند باشید و مشتریان خود را هیچوقت ناامید نکنید.

در محیط اینترنت فعال باشید:

داشتن یک وب سایت بدون فعالیت یا تعامل با مخاطب و بازدیدکننده امری بی‌فایده است و از طرف دیگر به روز بودن وبسایت، ارائه محتوای لازم به بازدیدکننده می‌تواند در مطرح کردن نام برند شما مؤثر باشد. به یاد داشته باشید فعالیت باعث می‌شود شما دایم در پیش چشم مشتریان خود قرار بگیرید و این برای همه‌گیر شدن برند شما در اینترنت و به اصطلاح برندسازی آنلاین مؤثر است.

برندسازی ویدئویی:

استفاده از ویدیوها برای انجام فرایند برندسازی‌های شخصی و کسب و کار یکی از راه‌هایی است که می‌توان از آن بهره برد. با توجه به رشد و محبوبیت استفاده از ویدیوها در چند ساله اخیر، این روش یکی از پربازده‌ترین روشهای برای انجام یک برندسازی مؤثر و قوی محسوب می‌شود. بر اساس آمار منتشر شده در رابطه با رشد ویدیوها و بازاریابی ویدئویی، در هر دقیقه چیزی حدود ۱۰۰ ساعت ویدیو در جهان در حال آپلود شدن است و این یعنی بستری مناسب برای دیده شدن و حضور در ذهن مخاطبان برای یک برندسازی خوب.

استفاده حداکثری از شبکه های اجتماعی را جدی بگیرید

شبکه های اجتماعی، بازوی مهم برندسازی و توسعه برند به شمار می روند. در اکو سیستم شبکه های  اجتماعی با میلیاردها کاربر، ابزارهای خوبی برای برندینگ در اختیار صاحبان کسب و کار و برندها وجود دارد. شبکه های اجتماعی در طول هفته فعالند و معتادان دیجیتال، ساعت به ساعت همه چیز را رصد می کنند. با توجه به دسترسی میلیاردها نفر به شبکه های اجتماعی مثل توییتر، اینستاگرام و فیسبوک، پی  ریزی برنامه  ای  جامع برای فعالیت  در  پلتفرم های اجتماعی ضروری به نظر می رسد.

راهنمایی که برای برندسازی اینترنتی مورد نیاز است

برندسازی دیجیتال

شناسایی و قدرت شناخت برند را جدی بگیرید

بعضی از برند سازان بر این اعتقاد دارند که هدف برندسازی اینترنتی این است که به ‌طور دائم مصرف‌ کنندگان قدرت شناخت یک برند را داشته باشند. دیگر افراد بر یکپارچگی برندسازی آنلاین با تجربه نهایی که یک برند بر روی مشتریان در رابطه با یک شرکت، محصول یا دیگر موارد مرتبط با برند برجا می‌گذارد، توجه دارند. از این رو، آگاهی و شناخت برند به عنوان یک عنصر در میان بسیاری از عناصر دیگر نظیر تمایز یابی برند (از رقبا) و پیام رسانی برند قرار می‌گیرد که به وسیله ارتباطات تلفن همراه و اینترنت آسان می‌شود.

گسترش و توسعه وب سایت برای برند سازی اینترنتی

توسعه وب ‌سایت یک بخش مهم در برندسازی آنلاین به حساب می‌ آید، از این نظر که یک وب ‌سایت توسط افراد و شرکت ‌های مختلف برای ارائه محصولات و خدمات یک برند استفاده می‌شود. توجه بر ظاهر یک وب ‌سایت، عملکرد آن و پیام شرکت به منظور ارائه یک تجربه مثبت به کاربران همگی قسمتی از برندسازی اینترنتی به‌ شمار می ‌روند. گسترش وب سایت برای برندسازی اینترنتی، همچنین شامل بکارگیری یک بلاگ برای تولید محتوا برای خوانندگان علاقه‌مند به موضوعات مرتبط با آن برند می‌شود.

ارائه مقالات مهمان به منظور برندسازی اینترنتی

ارائه مقالات مهمان (برای دیگر وب سایت ‌ها) موردی است که هم توصیه و هم پیشنهاد نشده ‌است. مت کات، مدیر گروه مبارزه با اسپم در شرکت گوگل، اشاره کرد که پست مهمان بیشتر و بیشتر به امری اسپم ‌وار تبدیل شده ‌است و استفاده از آن را برای ساخت لینک ‌های ورودی به یک وب‌سایت توصیه نکرد.

تعامل با رسانه های اجتماعی در برندسازی اینترنتی

برندسازی اینترنتی ، همچنین شامل تعامل ‌های رسانه اجتماعی و پیوستگی با آن می گردد. استفاده از نتوورک ‌های نمایش محتوایی و نمایش (به منظور نمایش تبلیغات) یکی از روش ‌های یکپارچگی یک برند با رسانه اجتماعی به‌ شمار می ‌روند. از روش ‌هایی همچون دوباره پیام‌ دهی، هدف قراردادن رفتار بازدیدکننده و هدف قراردادن طبق محتوای سایت، به عنوان روشی برای قراردادن یک برند در جلوه ی مخاطب هدف استفاده می‌شود.

برندسازی از طریق رسانه اجتماعی شامل به اشتراک‌گذاری دانش در رابطه با یک برند و تعامل دائم با مشتریان می باشد. استفاده از سایت‌هایی نظیر توییتر، اینستاگرام، لینکدین و یوتیوب شکل متداول و مورد علاقه ای از برندسازی اینترنتی، از طریق رسانه اجتماعی محسوب می گردد.

تبلیغات به صورت خلاقانه و مداوم در برندسازی اینترنتی

برای موفقیت یک برند در اینترنت یا محیط آنلاین، آن برند باید در پی ارائه محصولات خود در قالب روشی باشد که باعث متفاوت شدن آن‌ ها از سایر رقیبان شود، این امر می‌ تواند فروش ویژه محصولات یا ایجاد فروشگاه‌ های اینترنتی متفاوت باشد.

ارائه خدمات به مشتری به صورت مستمر در برندسازی اینترنتی

ارائه خدمات چه در مرحله قبل از فروش چه بعد از فروش یکی از ارکان برندسازی به حساب می آید. این مشتریان هستند که با تبلیغ شفاهی و دهان به دهان یک برند می‌توانند جنبه‌های مثبت و منفی آن را مشخص کنند و یکی از این جنبه ‌های مثبت می‌تواند ارائه خدمات به مشتری و برقراری ارتباط با مشتری باشد.

روابط عمومی در برندسازی اینترنتی

طبق گفته روانشناسان برقراری ارتباط مثبت در اشخاص تأثیر بسزایی برجا می‌گذارد. سعی کنید با مخاطبین خود در محیط آنلاین ارتباط مثبتی برقرار کنید. به تعهد های خود پایبند باشید و مشتریان خود را هیچ وقت ناامید نکنید.

برای برندسازی اینترنتی در محیط اینترنت فعال باشید

داشتن یک وب سایت بدون فعالیت یا تعامل با مخاطب و بازدیدکننده امری بی‌فایده است و از طرف دیگر به روز بودن وبسایت، ارائه محتوای لازم به بازدیدکننده می‌تواند در مطرح کردن نام برند شما مؤثر باشد. به یاد داشته باشید فعالیت باعث می‌شود شما دایم در پیش چشم مشتریان خود قرار بگیرید و این برای همه‌گیر شدن برند شما در اینترنت و به اصطلاح برندسازی آنلاین مؤثر است.

برندسازی ویدئویی در برندسازی اینترنتی

استفاده از ویدئو ها برای ساختن یک برندسازی اینترنتی و کسب و کار اینترنتی یکی از روش هایی است که می‌توان از آن بهره جست. با توجه به رشد و محبوبیت استفاده از ویدیوها در چند ساله اخیر، این روش یکی از پربازده‌ ترین روش برای انجام یک برندسازی مؤثر و قوی محسوب می گردد. بر اساس آمار منتشر شده در رابطه با رشد ویدئو ها و بازاریابی ویدیویی، در هر دقیقه چیزی حدود ۱۰۰ ساعت ویدیو در جهان در حال آپلود شدن است و این یعنی بستری مناسب برای دیده شدن و حضور در ذهن مخاطبان برای یک برندسازی خوب.

بخشی از برندسازی اینترنتی ، خود اینترنت است

باید اینترنت را به فهرست رسانه ‌ها اضافه کرد. اینترنت بزرگتر از دیگر رسانه‌ ها شده است و بیشترین نفوذ را بر زندگی ما دارد. از آنجا که هم اکنون اینترنت به بخشی از زندگی تبدیل شده، باید به بخشی از برندسازی نیز تبدیل شود. این خطر وجود دارد که چنین پدیده‌ای به جای تبدیل شدن به یک واسط ارتباطی یا کانال بازاریابی در قالب موجودیتی کاملاً مجزا از برند تلقی گردد.

البته اینترنت دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است که کسب دانش و آگاهی‌ های لازم در خصوص آن‌ها ضروری به نظر می ‌رسد. ابزاری مانند اینترنت، ارتباط دو طرفه را تسهیل می ‌بخشد. از سوی دیگر اینترنت مصرف‌کنندگان کینه ‌توز و ناراضی را قادر می‌کند پیام‌ها و نظریه‌های خود علیه برند را منتشر کنند و این کاری است که از طریق رسانه‌های یکسویه مقدور نیست.

معماری برند

معماری برند

معماری برند یکی از ابزارهای استراتژیک و مهم برند است که رابطه‌ی بین برند مادر (parent brand) و زیربرندهای خانواده‌ی آن را تعریف و بررسی می‌کند. وظیفه‌ی برند مادر، تأیید همه‌ی این زیربرندهاست. معماری برند نشان می‌دهد چگونه یک زیربرند باید با برند اصلی (master brand) ارتباط بسیار نزدیک داشته باشد. ارتباطات برند و نیز نام برند، طراحی لوگو (نشان)، بسته بندی محصولات، ضمانت فروش و نظایر آن، مواردی هستند که این ارتباط یا بی‌ارتباطی را به صورت بصری و کلامی نشان می‌دهند. در اینجا ابتدا سه نوع معماری برند متداول را معرفی می‌کنیم و پس از آن به مراحل اساسی ایجاد معماری برند می‌پردازیم.

بیشتر بخوانید

انگیزش در رفتار مصرف کننده

انگیزش در رفتار مصرف کننده

انگیزش در رفتار مصرف کننده نیرویی است که رفتارها را تقویت کرده و جهت و هدف رفتار را مشخص میکند.

انگیزش در رفتار مصرف کننده به معنای دلیل هر رفتار است. انگیزش در رفتار مصرف کننده نیروی درونی غیر قابل مشاهده است که پاسخ های رفتاری، جهت و هدف واکنش فرد را تعیین می‌کند انگیزش دلیل چرایی رفتار فرد است. بیشتر بخوانید

بازاریابی اینترنتی

بازاریابی اینترنتی

بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال مارکتینگ (به انگلیسی: Digital marketing) نوعی از بازاریابی محصولات یا خدمات است که با استفاده از فناوری‌های دیجیتال و عمدتاً در اینترنت از جمله تلفن‌های همراه و دیگر صفحات نمایش مثل کامپیوتر و هر رسانه دیجیتال دیگر انجام می‌شود. این نوع از بازاریابی تبلیغاتی است که به دلیل ارزانی، ماندگاری زیاد و فراگیر بودن آن همزمان با رشد ابزارهای اطلاع‌رسانی و روابط عمومی جایگاه خاصی را در بین تبلیغاتچی‌ها باز کرده‌است.

شبانه‌روزی و بی‌وقفه بودن آن و قابلیت ایجاد تغییرات بصورت به روز باعث شده این نوع تبلیغات به خصوص زمانی که شرکت‌ها از لحاظ منابع مالی با مشکلات مواجه هستند کاملاً پُر رنگ‌تر می‌شود.

درواقع دیجیتال مارکتینگ به معنای استفاده از همه ابزارهای دیجیتال مثل وب سایت، اپلیکیشن، تبلیغات آنلاین (ادورز مارکتینگ)، شبکه‌های اجتماعی، سئو، بازاریابی اینترنتی، بازاریابی موبایلی برای هدف مشخصی به اسم مارکتینگ یا بالا بردن فروش یا برند سازی می‌باشد.

بازاریابی اینترنتی چگونه می‌تواند به ارتقای برند شما کمک کند؟

هر بنگاه اقتصادی برای جذب بیشتر مشتریان بالقوه و ایجاد ارتباط بهتر با مشتریان و خریداران در فضای مجازی، نیازمند استراتژی‌های بازاریابی اینترنتی و تاکتیک‌های آنلاین مارکتینگ می‌باشد. با وجود ابزارهای گوناگون برای بازاریابی اینترنتی و تکنیک‌های متفاوت آنلاین مارکتینگ، تنها یک انتخاب هوشمندانه می‌تواند شما را در بازارهای رقابتی امروزه به موفقیت برساند.

اولین قدم برای موفقیت کسب‌وکار شما، انتخاب یک استراتژی بازاریابی اینترنتی مشخص برای فعالیت‌های برند شما در فضای مجازی است.

بازاریابی اینترنتی و اهمیت آن

جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات، تقسیم بندی مشتریان و مخاطبین بر اساس چگونگی فعالیت آنها در فضای مجازی، تجزیه و تحلیل رقبا، گسترش ارتباط با مشتریان و ارتقای برند، از جمله مزیت‌هایی است که بنگاه‌ها را تشویق می‌کنند بودجه‌ی بیشتری را برای فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی اختصاص دهند.

سه مزیت اصلی بازاریابی اینترنتی:

بازاریابی اینترنتی کم‌هزینه است.

بازاریابی اینترنتی، در مقایسه با روش‌های بازاریابی سنتی مانند تبلیغات تلویزیونی، بیلبوردها و مجله‌های تبلیغاتی، صرفه‌ی اقتصادی بیشتری دارد.

انجام فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی به زمان و مکان خاصی وابسته نیست و به مخاطبین هدف شما این امکان را می‌دهد که تحت شرایط زمانی و مکانی مطلوب خودشان با برند شما ارتباط برقرار کنند.

بازاریابی اینترنتی فرصت‌های بیشتری را برای ارتقای برند شما فراهم می‌سازد.

ابزارهای بازاریابی اینترنتی، امکان دسترسی به طیف گسترده‌ای از مشتریان هدف را میسر می‌سازد.

با استفاده از بازاریابی محتوایی، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، سمینارهای اینترنتی، ویدیوهای کوتاه و ایمیل‌ مارکتینگ‌های هدفمند، می‌توانید سطح آگاهی بازار هدف خود را از محصولات و خدماتتان افزایش دهید که این فرآیند منجر به گسترش ارتباط با مشتریان و برند‌سازی برای کسب‌وکار شما می‌شود.

بازاریابی اینترنتی امکان محاسبه‌ی میزان بازگشت سرمایه تخصیص‌یافته (ROI) به فعالیت‌های اینترنتی را میسر می‌سازد.

برخلاف بازاریابی سنتی، نرخ بازگشت سرمایه‌ی تخصیص‌یافته برای فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی به راحتی قابل ‌پیگیری است. این مزیت فوق‌العاده‌ی بازاریابی اینترنتی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا چگونگی کیفیت کمپین‌های اینترنتی و کارایی آنها را محاسبه کنند.

ترافیک وب‎‌سایت، نرخ تبدیل مخاطب به مشتری (Conversion Rate)، تعداد اشتراک‌ها (Subscriptions) و تعداد صفحات بازدیدشده مثال‌هایی از سنجش بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی اینترنتی هستند که با توجه به اهداف کمپین‌های بازاریابی اینترنتی در نظر گرفته می‌شود.

بازاریابی حلقه بسته

بازاریابی حلقه بسته

وقتی صحبت از بازاریابی می شود همه به دنبال یافتن اثربخش ترین استراتژی ها هستند. بازاریابی حلقه بسته Closed Loop Marketing  که به CLM نیز معروف است، از جمله استراتژی هایی است که شرکت های بسیاری در چند سال اخیر به آن رجوع کرده اند. گزارش ها حاکی از آن است که بازاریابی حلقه بسته ارتباط بهتری با مشتریان برقرار می کند، آگاهی از برند را افزایش می دهد و منجر به فروش بیشتر می شود.

بازاریابی حلقه بسته چیست؟

بازاریابی حلقه بسته نوعی از بازاریابی است که به داده و تفسیر گزارش های حلقه بسته متکی است. بسته بودن حلقه به آن معنی است که دپارتمان هایی که در حلقه قرار می گیرند (مانند دپارتمان فروش) گزارش عملکرد و هر آنچه اتفاق افتاده است را به دپارتمان بازاریابی می دهند، این امر سبب می شود دپارتمان بازاریابی بهترین و بدترین منابع اثرگذار خود را شناسایی کند.

Closed Loop Marketing از زاویه ای دیگر استفاده از تحلیل ها و بینش ها برای خلق کمپین های بازاریابی است که به ROI و بازگشت سرمایه منجر می شود. برای بستن حلقه بازاریابان باید تلاش های خود را، از اولین گام تا زمانیکه تعامل با مشتری منجر به فروش میشود، دنبال و تحلیل کنند. بازاریابی حلقه بسته به بازاریابان این اجازه را می دهد که هریک از سرنخ ها یا لیدهای (lead)، فرصت های موجود و مشتریان را به کمپین های بازاریابی اولیه ای که آنها را به سمت شرکت کشانده است، وصل کند. مهمتر از همه استفاده از این استراتژی به شما کمک می کند تا مشخص کنید کدامیک از کمپین های بازاریابی که مورد استفاده قرار داده اید منجر به بازگشت سرمایه بیشر برای شرکت شده است.

تا به حال با این مشکل مواجه شده اید که پس از اجرای کمپین های مختلف بازاریابی به نتیجه مطلوب خود نرسید؟ ممکن است احساس کنید نیمی از بودجه ای که صرف تبلیغات کرده اید بیهوده بوده است، اما آیا قادر به تشخیص آن هستید که کدام کمپین ها مفید و کدامیک بی نتیجه بوده اند؟

بازاریابی حلقه بسته

برای بسیاری از بازاریابان راه اندازی و به کارگیری  بازاریابی حلقه بسته سخت و گیج کننده به نظر می رسد. برای آنکه بازاریابی اثرگذار باشید، لازم است این توانایی را داشته باشید که تمام لیدها، مشتریان و بودجه های مصرف شده را به ابتکار بازاریابی که خالق شان بوده، متصل کنید. به این صورت می توانید ارزش هر کمپین را ثابت کنید و نشان دهید چگونه به شیوه ای کارآمدتر به مشتریان دسترسی دارید.

4 مرحله اصلی در بازاریابی حلقه بسته

بازاریابی حلقه بسته به طور عمده به 4 مرحله تقسیم می شود. در این قسمت بخش های بازاریابی حلقه بسته در بازاریابی دیجیتالی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. قبل از آنکه به جزئیات هر مرحله بپردازیم، با توجه به تصویر زیر ببینید مراحل CLM به طور کلی به چه گونه اند:

4 مرحله اصلی در بازاریابی حلقه بسته

بازدیدکنندگان (Visitor) افرادی که از سایت شما بازدید می کنند و بر روی مرورگرشان کوکی نصب شده است.

این گام مرحله ورودی به سیستم حلقه بسته است. همانطور که سرنخ ها به واسطه ی استراتژی های فروش و بازاریابی پیشرفت می کند، کوکی ها شما را قادر می سازند تا آنها را به کانال مناسبی نسبت دهید. به عنوان مثال اگر فردی از طریق URL به وسایت شما بیاید از طریق کمپین بازاریابی ایمیلی، یا امکان سرچ، این قابلیت را خواهید داشت تا منبع اصلی آنها را شناسایی کنید. این مورد در واقع قدرت داده ها را نشان می دهد که متکی بر نرم افزارهای تحلیلی بازاریابی هستند. گوگل آنالیتک نمونه ای بسیار پرکاربرد در این مورد است. با نگاه کردن به این داده ها می توانید روندها را شناسایی کنید و کانال ها را مقایسه کنید. به این صورت می توانید موثرترین کانال ها را شناسایی کنید و با اتخاذ استراتژی های مناسب کاربرد آنها را بهینه کنید.

راحت ترین راه برای بستن حلقه آن است که وبسایت تان را به عنوان مرکز تمام فعالیت های بازاریابی تان قرار دهید. سئو سایت ، بازاریابی شبکه اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، لینک های کمکی، جستجوی پولی، و حتی کمپین های آفلاین باید مخاطبان را به سمت وبسایت هدایت کنند. کافی است افراد یک بار وارد وبسایت شما شوند، پس از آن می توانید با کوکی ها فعالیت بازدیدکنندگان را دنبال کنید.

البته فراموش نکنید، قبل از ردگیری مخاطبان آنها را از وجود کوکی ها و بی خطر بودن آنها برای امنیت اطلاعاتشان، آگاه کنید.

بازدیدکنندگان در وبسایت شما به جستجو می پردازند و کوکی ها فعالیت آنها را دنبال می کنند

به محض آنکه ترافیک در وبسایت را شناسایی کردید و مشخص شد این ترافیک مربوط به کدام بخش است، لازم است رفتار بازدیدکنندگانی که ترافیک ایجاد کرده اند را رصد کنید. ببینید کدام صفحات توجه بازدیدکنندگان را جلب کرده است، با استفاده از این اطلاعات و همچنین شناسایی مسیرهایی که مخاطبان را به سمت صفحات پر ترافیک هدایت کرده است، می توانید با در نظر گیری استراتژی های بازاریابی دیجیتالی این مسیر را سریع تر و بهینه تر کنید.

این بخش فنی ترین قسمت در گزارش گیری حلقه بسته است، بخشی که باید اطمینان حاصل کنید که می توانید از طریق اطلاعات کلیدی که بازدیدکنندگان با پر کردن فرم وبسایت در اختیارتان قرار می دهند، با آنها ارتباط برقرار کنید. بدون این بخش اطلاعات شما شامل دو بخش جدا از هم می شود، این بخش این امکان را به شما می دهد که داده های مخاطبان را با رفتار آنها مقایسه کرده و به بهینه ترین روش با آنها ارتباط برقرار کنید.

تبدیل بازدیدکنندگان به سرنخ ها و قرار دادن فرم جذب سرنخ ها (Lead)

برای آنکه ترافیک وبسایت تان را به پول تبدیل کنید باید مشتریان احتمالی و مناسب را برای تیم فروش تان بفرستید، در این مرحله لازم است بازدیدکنندگان را به سرنخی برای تیم فروش تبدیل کنید. به منظور دسترسی به این مهم می توانید بازدیدکنندگان را به صفحه لندینگ وصل کنید و اطلاعات بیشتری از آنها به دست آورید.

مهم تر از آنکه مخاطبان شما از چه طریق وارد وبسایت می شوند، آن است که مخاطبان تان چه کسانی هستند. بسیار ضروری است که بتوانید حلقه را ببندید و قادر باشید مشتریان در حلقه را به منابع ورودی شان ربط دهید، در واقع قادر باشید آنچه به دنبال آن بوده اند را برایشان فراهم کنید. راه به دست آوردن این اطلاعات آن است که بازدیدکنندگان را به سمت صفحه اصلی هدایت کنید که مربوط به کمپین یا ارائه خدمات و محصولات و یا آفرهای ویژه تان است، سپس از آنها بخواهید اطلاعات خود را ثبت کنند، به این صورت اطلاعات تماس مخاطبان خود را خواهید داشت و می توانید در مراحل بعدی آنها را از کمپین های خود مطلع سازید.

تبدیل شدن سرنخ ها به مشتریان و اعتبار دادن به منبع اصلی

حالا زمان آن است که محاسبه کنید این بازدیدها چگونه به فروش منجر شده است. کدام یک از کانال های بازاریابی تان بیشترین نقش را در فروش ایفا کرده است. آیا راهی وجود دارد که بتوانید این فرآیند را برای سایر منابع بهینه کنید؟ بازاریابی حلقه بسته شما را قادر می سازد تا فعالیت هایی که منجر به بیشترین و کمترین فروش می شود را شناسایی کنید.

برای انجام این کار لازم است به تمام سرنخ های خود رجوع کنید و از تیم فروش خود بخواهید منابع اتصال این افراد را شناسایی کرده و اطلاعات را در اختیار شما قرار دهند. بنابراین زمانی که مشتریان احتمالی با شما تماس می گیرند از آنها بپرسید نحوه ی آشنایی آنها با مجموعه شما به چه صورت بوده است و این اطلاعات را ثبت کنید.

در این مقاله با مفهوم بازاریابی حلقه بسته و مراحل Closed Loop Marketing در بازاریابی دیجیتالی آشنا شدید. سعی کنید موارد عنوان شده را در کسب و کار خود به کار ببرید و هیچ گاه قدرت اطلاعات را دست کم نگیرید.

فرانچایز Franchise چیست؟

فرانچایز Franchise چیست؟

فرانچایز Franchise بر اساس تعریف انستیتوی بین المللی فرانچایز (IFA: International Franchise Association) روشی ساده برای توسعه کسب و کار یا تجارت و توزیع کالا و خدمات از طریق قرارداد اخذ امتیاز است.

مدل فرانچایز به گونه ای است که به یک شرکت اختیارداده می‌شود که تولیدات یا فرآورده‌های شرکت دیگر را به فروش برساند و در برابر آن مبلغی دریافت کند که به این مبلغ، مبلغ فرنچایز گفته می شود.

در فرانچایز، فرانچایز دهنده (شخص یا شرکتی که قانوناً حق اخذ امتیاز، برند تجاری و توسعه کسب و کار خویش را دارد) نه تنها به فرانچایز گیرنده (شخص یا شرکتی که ملزم به پرداخت مبلغی به فرانچایز دهنده است) نام برند تجاری خود را می­دهد بلکه در زمینه سازمان دهی، آموزش، تامین مواد، بازاریابی و مدیریت به فرانچایز گیرنده کمک می­ کند و از آن شرکت یا شخص پشتیبانی و حمایت می کند.

انواع مدل فرانچایز

دو نوع فرانچایز وجود دارد:

بیزینس فرانچایز

مدل اول بیزینس فرانچایز نام دارد و جزو روش های شناخته شده است. در این نوع کسب و کار فرانچایز دهنده به فرانچایزگیرنده نه فقط نام برند، محصولات و خدمات خود را، بلکه شرایط مناسب مدیریتی برای کسب و کار را نیز ارائه می دهد. به طور کلی طبق مدل بیزینس فرانچایز، فرانچایزدهنده مسئول پشتیبانی از سایت ها، ارائه راهنمایی های عملی، آموزش، استانداردسازی برند، کنترل کیفیت، استراتژی بازاریابی و مشاوره پشتیبانی برای کسب و کار بهتر می باشد. بیش از 120 نوع از صنایع متنوع به عنوان خدمات از طریق فرانچایز در بازاریابی استفاده می شود از جمله:

  • خودرو
  • نوشیدنی ها
  • خدمات شغلی
  • خدمات کودکان
  • مرکز خدمات منازل و ادارات
  • آموزش
  • غذا
  • سلامتی و تناسب اندام
  • خدمات خانگی
  • محصولات و خدمات خرده فروشی
  • مراقبت ها و خدمات پزشکی
  • سفر و گردشگری

فرانچایز سنتی

مدل دوم فرانچایز به نام مدل سنتی توزیع محصول با وجود اینکه کمتر شناخته شده است اما بیشتر از مدل بیزینسFranchise فروش داشته است.

در این روش، تمرکز بر اخذ حق امتیاز تجارت یا کسب و کار نیست بلکه توجه اصلی برروی کیفیت محصولات تولید شده یا عرضه شده به بازار است. در بیشتر موارد، محصولات تولیدی به خدمات پیش از فروش و پس از فروش نیاز دارند. نمونه ای از روش فرانچایز سنتی را می توان در صنعت خودرو و بنزین مشاهده کرد.

فرانچایز

فرانچایز درباره روابط است

بسیاری از افراد، هنگامی که نام فرانچایز را می شنوند، ابتدا قوانین تجاری به ذهن آنان خطور می کند. در حالی که قانون به وضوح دارای اهمیت است اما در مدل فرانچایز چندان مهم نیست. در واقع، Franchise بیشتر به ارزش برند فرانچایزدهنده توجه دارد و همچنین اینکه چگونه یک فرانچایز دهنده از حق امتیاز خود پشتیبانی می کند و یا اینکه چگونه تعهدات خود را برای ارائه محصولات و خدمات برحسب استانداردهای برند تامین می کند و مهمتر از همه فرانچایز شامل رابطه بین فرانچایزدهنده و فرانچایز گیرنده و حق امتیاز آنان برحسب نوع مجوز می باشد. طبق نظرسنجی سال 2014 توسط بیزنس فرانچایز در مورد ارتباط فرانچایز دهنده و فرانچایز گیرنده مشخص شد که:

  • 90 درصد از کسب و کار خود راضی هستند.
  • 88 درصد از فرانچایز دهندگان از واحد سازمان دهی رضایت داشتند.
  • 85 درصد احساس مثبتی درباره رابطه خود با فرانچایز گیرنده دارند.
  • 83 درصد به فرانچایزدهندگان احترام گذاشته می شود.
  • 80 درصد احساس می کنند فرانچایز گیرنده که با سطح بالایی از صداقت عمل می کند.
  • 78درصد از نام برند تجاری خود را به دیگران توصیه می کنند.
  • 73 درصد آنان معتقدند که اگر مجددا حق انتخاب داشته باشند، دوباره این برند را انتخاب خواهند کرد.

فرانچایز در مورد برندها است

نام برند فرانچایز ارزشمندترین دارایی آنان محسوب می شود زیرا مشتریان یا مصرف کنندگان براساس آن تصمیم می گیرند که کدام کسب و کار را برای بازاریابی انتخاب کنند و این نوع برند است که تعیین می کند که آنان ها در مورد کسب و کار چگونه فکر یا عمل کنند. تا حد زیادی مشتریان واقعا به صاحبان کسب و کار و میزان برآورده شدن انتظارات تجاری آنان اهمیتی نمی دهند. اما اگر شما یک فرانچایزدهنده باشید، قطعا به توسعه و بهبود روابط با مشتریان(منظور همان فرانچایزگیرندگان است) خود و در واقع به حفظ مشتری اهمیت خواهید داد و مشتریانی را انتخاب می کنید که به خرید از شما به خاطر کیفیت خدمات و حفظ روابط حسنه معتقد هستند. اما به خاطر داشته باشید که در درجه اول، اعتماد آنها به نام برند در جهت برآورده شدن انتظارات خودشان است و فرانچایز دهنده و گیرنده برای تحقق این انتظارات بایستی در یک راستا عمل کنند.

فرانچایز مربوط به سیستم ها و پشتیبانی است

سیستم های ارائه خدمات عالی فرانچایز، ابزارها، میزان پشتیبانی عواملی هستند که توانایی استانداردسازی سیستم برند و تضمین جلب رضایت مشتریان را فراهم می آورند.

از فرانچایز دهنده ها و همه ی فرانچایز گیرنده ها انتظار می رود که به طور مستقل، بصورت روزانه عملیات کسب و کار خود را مدیریت کنند به طوری که شهرت و اعتبار برند یا شرکت خود را در بازار افزایش دهند.

در زمان انتخاب سیستم حق امتیاز برای سرمایه گذاری، بایستی نوع پشتیبانی فرانچایز دهنده را ارزیابی نمایید و همچنین چگونگی مدیریت و نحوه توسعه محصولات و خدمات توسط فرانچایز دهنده را با توجه به انتظارات مصرف کننده یا مشتریان نیز بررسی نمایید. توجه به این مسائل از اهمیت بالایی برخوردار است. برخی از خدمات معمول که فرانچایز دهنده ها به فرانچایز گیرنده ها ارائه می کنند عبارتند از:

  • ارائه یک نام تجاری(برند) شناخته شده
  • انتخاب سایت و کمک به ارتقا سایت
  • آموزش و مدیریت تیم مشتریان
  • تحقیق و توسعه محصولات و ارائه خدمات جدید
  • تامین خدمات پشتیبانی
  • انجام بازاریابی اولیه و تبلیغات در صورت لزوم

شما فرانچایزی را انتخاب کنید که به طور مرتب و موثر استانداردهای سیستم را بررسی و اجرا می کند. این مسئله برای فرانچایز دهنده به عنوان مجری استانداردسازی برند دارای اهمیت است زیرا بایستی آنان با بدکارکردی های احتمالی از جانب فرانچایزگیرنده ها مقابله کنند. از آنجایی که مصرف کنندگان، سیستم Franchise را به عنوان مارکت های زنجیره ای تجاری می شناسند، ارائه محصولات و خدمات با کیفیت عالی توسط فرانچایز گیرنده ها باعث می شود که کل سیستم Franchise از مزایای آن بهره مند شود. توجه داشته باشید که عکس این مسئله نیز صادق است.

فرانچایز یک قرارداد حقوقی است

هرچند از نقطه نظر عموم افراد، فرانچایزها مانند مارکت های زنجیره ای تجاری هستند، اما در واقع آنها بسیار متفاوت اند.

در سیستم فرانچایز، مالک برند یا فرانچایزدهنده محل و مکان هایی را که به حق امتیاز کسب کرده اند و چگونگی ارائه خدمات و محصولات به مشتریان را بصورت روزانه مدیریت نمی کنند (بلکه توسط خود فرانچایزگیرنده ها و مسئولین آنها اداره می شوند). خدمت به مصرف کننده، نقش و مسئولیت اصلی فرانچایزدهنده است.

فرانچایز رابطه ای قراردادی بین فرانچایزدهنده franchiser و فرانچایز گیرنده franchisee است که اجازه می دهد شرکت یا مشتری فرانچایز گیرنده از نام برند استفاده نموده و در حیطه توزیع محصولات یا خدمات به مصرف کنندگان فعالیت کند. در حالی که حق امتیاز یا فرانچایز نوعی مجوز محسوب می شود، اما هر مجوزی لزوما قانونی نیست. گاهی این روابط بسیار گیج کننده است.

در ایالات متحده، Franchise نوعی خاص از توافق نامه صدور مجوز است که توسط کمیسیون تجاری فدرال و همچنین چندین ایالت تعریف شده است. در ایالات متحده معمولاً حق امتیاز زمانی وجود دارد که:

  • مجوز فرانچایز یک فرانچایزدهنده حق استفاده از برند تجاری یا خدمات را فراهم می سازد.
  • برای شناسایی تجاری فرانچایز در بازاریابی محصولات یا خدمات از روش های عملی استفاده شود.
  • فرانچایزدهنده حق امتیاز را تعیین می کند و کنترل های خاصی را انجام می دهد.
  • فرانچایز گیرنده هزینه تعین شده در فرانچایز را پرداخت می کند.

تعریف فرانچایز در هرایالتی یکسان نیست. برای مثال، در بعضی ایالت ها ممکن است به عنوان طرح بازاریابی یا جامعه هدف مدنظر تعریف شده باشد. تعریف آنچه که حق امتیاز محسوب می شود می تواند با توجه به قوانین هر کشور متفاوت باشد. مهم این است که شما صرفاً به تعریف فدرال از حق امتیازاکتفا نکنید و آن را با توجه به نیازهای ایالتی خاص بررسی کنید.

روش دیگر، در کسب حق امتیاز تجاری یا مجوز Franchise این است که نام تجاری خاصی را (مانند نام تجاری Bright Star یا (Sport Clips  و روش های عملیاتی آن را (سیستم انجام کار) برای فرد یا گروهی که در یک محدوده خاص فعالیت می کنند (فرانچایزگیرنده) و با قوانین و شرایط فرانچایز دهنده موافقت نموده اند، تعریف کنیم.

فرانچایز دهنده بایستی برای فرانچایزگیرنده مسئول تعیین کند و آنان را مدیریت نماید و برای اطمینان بیشتر گاهی فعالیت آنان را کنترل کند و دستورالعمل های تجاری را به آنان ارائه دهد.

درعوض، فرانچایزگیرنده معمولا هزینه اولیه (هزینه حق بیمه) و هزینه دائمی مقرر (به عنوان حق امتیاز) برای استفاده از نام تجاری Franchise و روش های عملیاتی شناخته شده را به فرانچایز دهنده پرداخت می کند. فرانچایز دهنده مسئول مدیریت روزانه تجارت های کوچک و مستقل است و همچنین بایستی میزان فواید و یا خطرات عملکرد انان را بر حسب قابلیت هایشان بررسی کند.

سرمایه گذاری برای اخذ حق امتیاز یا تبدیل شدن به یک فرانچایزگیرنده می تواند یک فرصت عالی باشد. اما قبل از اینکه سرمایه گذاری Franchise را انتخاب کنید و قرارداد حق امتیاز را امضا کنید، بررسی های لازم را انجام دهید و سیستمFranchise را بشناسید و یا از وکلای دارای صلاحیت مشاوره بگیرید.

10 فرانچایز برتر دنیا

اقدامات بعدی

انستیوی بین المللی Franchise دارای بیش از 1400 عضو است که در100 دسته کسب و کار منحصر به فرد حضور و نمایندگی دارند. اگر فکر می کنید که برای خودتان کسب و کار داشته باشید، مطمئناً در انستیتوی بین المللی فرانچایز تعدادی از سیستم های فرانچایز را پیدا خواهید کرد که ممکن است برای شما مناسب باشد.

مزایا و معایب فرانچایز

مزایای بسیاری در کسب حق امتیاز وجود دارد ولی با این وجود این روش تجاری نقاط ضعف نیز دارد.

مزایای بیشتر شناخته شده برای کسب حق امتیاز عبارتند از:

تجارت عملی آماده. حق امتیاز یا کسب و کار فرانچایز شامل ارائه محصولات، خدمات، حتی لباس کارکنان و تشخیص نام تجاری می باشد. برای مثال مک دونالد. این نام تجاری آنقدر شناخته شده است که اگر فردی تصمیم به اخذ امتیاز این شرکت تجاری بگیرید دیگر لزومی به تبلیغات جهت معرفی نام برند، نوع محصولات و یا حتی کیفیت آن ندارد. با توجه به نوع حق امتیاز، شرکت Franchise ممکن است در ارائه خدمات آموزشی، برنامه ریزی مالی و یا حتی تأمین کنندگان پشتیبانی تفاوت داشته باشند. برای ارائه این خدمات و موفقیت در این کسب و کار هیچ تضمینی وجود ندارد.

مزایا و معایب فرانچایز

معایب این روش شامل:

هزینه های اولیه برای راه اندازی تجارت و همچنین هزینه های حقوقی برای انجام کسب و کار فرانچایز بالاست. برای مثال در مک دونالد، مبلغ تخمینی برای شروع حق امتیاز بین 1 میلیون دلار تا 2. 2 میلیون دلار است.

فرانچایزگیرنده، طبق تعریف، هزینه های تعیین شده را به شرکت فرانچایزدهنده در قالب یک درصد از فروش یا درآمد محصولات پرداخت می کند. این درصد پرداختی می تواند از 4 تا 8 درصد متغیر باشد. معایب دیگر این روش تجاری عبارتند از: عدم کنترل محدوده کاری یا خلاقیت در کسب و کار خود، و همچنین کمبود قابل توجهی از گزینه های تامین مالی توسط Franchise فاکتورهای دیگری است که بر همه ی شرکت ها تاثیر می گذارند.

فرانچایز و بازاریابی

صرف نظر از صنعت بازاریابی، برای بازاریابان، درک مخاطبان یا مصرف کننده ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زیرا کسب اعتماد مصرف کننده و حفظ مشتری از اصول اساسی موفقیت در بازاریابی است. پس نکته مشترک بین فرانچایز و بازاریابی در جلب رضایت مشتری و برآورده ساختن انتظارات آنان است. Franchise یک سیستم بازاریابی است که هدف آن ایجاد یک تصویر درباره محصولات یا خدمات یک شرکت در ذهن مشتری می‌باشد، در حقیقت روشی برای تعریف محصولات یا خدمات به طوری که نیازهای مشتری را برآورده کند.

پس Franchise یا حق امتیاز که مجوز آن از فرانچایز دهنده به فرانچایز گیرنده طبق قوانین خاص هر کشور اعطا می شود در واقع با بازاریابی در راه رسیدن به اهداف خود شامل کنترل کیفی محصولات، استاندارد سازی برند و مدیریت خدمات گره خورده است.