مزیت رقابتی

مزیت رقابتی (به انگلیسی: Competitive advantage) شامل مجموعه عوامل یا توانمندی‌هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می‌سازد. مزیت رقابتی وقتی رخ می‌دهد که یک شرکت در شاخصه‌ای یا ترکیبی از شاخصه‌ها به پیشرفتها و توسعه‌ها و قابلیتهایی می‌رسد که نسبت به رقبا برتری پیدا می‌کند. مانند دسترسی به منابع طبیعی، یا نیروی انسانی بسیار متخصص، تکنولوژیهای صنعتی یا اطلاعاتی و … مزیت رقابتی، میزان فزونی جذابیت پیشنهادهای شرکت از نظر مشتریان در مقایسه با رقبا است. مزیت رقابتی، تمایز در ویژگی‌ها یا ابعاد می‌باشد که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا به مشتریان می‌کند، در کل مزیت رقابتی، ارزشی است که سازمان به مشتریان خود عرضه می‌کند، به نحوی که در آن زمان این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمی‌شود
یک شرکت یا بنگاه برای این که دارای مزیت رقابتی باشد باید دارای ۴ ویژگی زیر باشد:

  • با ارزش باشد
  • کمیاب باشد
  • غیرقابل تقلید باشد
  • غیرقابل جانشین باشد

مایکل پورتر (Porter) استراتژیست بزرگ دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه هاروارد، در سال ۱۹۹۰  تئوری مزیت رقابتی ملت‌ها را مطرح نمود. پورتر در پی پاسخ به این سؤال بود که چرا برخی ملت‌ها در رقابت بین‌المللی موفق و برخی دیگر ناموفق هستند. پورتر به‌عنوان مشاور عالی استراتژیک دولت‌ها، تدوین‌گر برنامه‌های استراتژیک کشورهای متعددی چون ایالات‌متحده، کانادا، نیوزیلند، کره، سنگاپور، اسپانیا و…، تجارب باارزشی در خصوص دلایل موفقیت و یا عدم موفقیت کشورها در بازرگانی بین‌الملل کسب کرد. او بر اساس تحقیقاتی که طی دهۀ ۸۰ در ۱۰ کشور منتخب شامل دانمارک، آلمان، ایتالیا، ژاپن، کره، سنگاپور، سوئد، سوئیس، انگلستان و ایالات‌متحده داشت، توانست تئوری مزیت رقابتی ملت‌ها را ارائه نماید.

به عقیده پورتر در هر کشور چهار عامل اصلی و دو عامل فرعی، محیطی را شکل می‌دهد که موجب افزایش یا کاهش مزیت رقابتی شرکت‌ها و صنایع کشور می‌شود، ۴ عامل اصلی عبارت‌اند از (پورتر، ۱۹۹۰):

  • شرایط عوامل تولید (Factor Conditions) (برخورداری از عوامل یا منابع اولیه تولید)
  • شرایط تقاضا در داخل کشور (Demand Conditions)
  • وجود صنایع مرتبط و پشتیبانی‌کننده (Related and Supporting Industries)
  • استراتژی شرکت، ساختار و رقابت (Firm Strategy, Structure, and Rivalry)

این عوامل در کنار هم می‌توانند موجب ایجاد مزیت رقابتی در یک کشور شوند. هر کشور می‌تواند با در اختیار داشتن این عوامل در رقابت‌های بین‌الملل موفق عمل نماید. بااین‌وجود پورتر ۲ عامل فرعی دیگر را نیز در مدل خود لحاظ می‌کند. این دو عامل عبارت‌اند از:

  • دولت
  • وقایع پیش‌بینی‌نشده

در ادامه ۶ عامل مورد نظر پورتر تشریح می‌گردد.

  1. شرایط عوامل تولید (برخورداری از عوامل یا منابع اولیه تولید): یکی از عواملی که موجب موفقیت کشورها در بازرگانی بین‌الملل می‌شود، برخورداری از منابع اولیه لازم برای تولید است. پورتر عوامل تولید را به دو بخش تقسیم نموده:
    • عوامل پایه: شامل عوامی چون منابع طبیعی، آب‌وهوا، موقعیت مکانی، و … که قابلیت تغییر در آن‌ها وجود ندارد.
    • عوامل پیشرفته: شامل عواملی چون زیرساخت‌های ارتباطی، نیروی کار ماهر، امکانات پژوهشی و دانش فنی که با سرمایه‌گذاری قابلیت تقویت دارند.

پورتر بر این باور است که عوامل پیشرفته، برای کسب مزیت رقابتی اهمیت زیادی دارند. این عوامل حاصل سرمایه‌گذاری افراد، شرکت‌ها و دولت‌ها است؛ بنابراین سرمایه‌گذاری دولتی در زمینه‌های آموزش عالی و پایه، بهبود مهارت‌های عمومی و سطح دانش افراد جامعه و تشویق به انجام تحقیقات پیشرفته در قلمرو آموزش عالی می‌تواند کیفیت عوامل پیشرفته را ارتقاء دهد.

  1. شرایط تقاضا در داخل کشور: عامل دیگر موفقیت کشورها در بازرگانی بین‌الملل، وضعیت تقاضای داخلی است. شرکت‌ها معمولاً بیش‌ترین حساسیت را نسبت به نیازهای نزدیک‌ترین مشتریان خود دارند. به همین دلیل تقاضای داخلی تأثیر چشم‌گیری در عملکرد بین‌المللی شرکت‌ها دارد. به اعتقاد پورتر تقاضای داخلی دارای دو جنبه کمی و کیفی است:
  • کمیت تقاضا: به اعتقاد پورتر درصورتی‌که جمعیت یک کشور زیاد باشد، یا به عبارت بهتر تقاضا برای محصولات در بازار داخلی بالا باشد، کسب‌وکارها می‌توانند فروش بیشتر داشته و بهتر رشد کنند. درنهایت بالا بودن کمیت تقاضا موجب تسهیل ورود کسب‌وکار به بازرگانی بین‌الملل می‌شوند. برای مثال بازار چین یک بازار بزرگ است و کسب‌وکارهای چینی با انبوه تقاضا در بازار داخلی مواجه هستند. این مقدار تقاضا موجب تولید در مقیاس بالا شده و شرایط توسعه کسب‌وکار را فراهم می‌آورد.
  • کیفیت تقاضا: موضوع دیگری که موردتوجه پورتر قرار گرفت، کیفیت تقاضا است. هرچند ممکن است میزان تقاضا در کشوری مانند هند بالا باشد؛ اما آیا کیفیت تقاضا نیز در حد بالایی است؟ پورتر اعتقاد دارد در برخی از کشورها که کیفیت تقاضا بالاست، شرکت‌ها مجبور به ارائه محصولات باکیفیت هستند که این موضوع منجر به ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت‌ها در بازارهای بین‌المللی می‌شود. برای مثال مصرف‌کنندگان اروپای غربی کیفیت تقاضای بالایی دارند لذا تولیدکنندگان این کشورها باید محصولات باکیفیتی را عرضه نمایند تا مورد توجه مشتریان داخلی قرار گیرد. طبیعی است محصولی که در این کشورها باکیفیت بالا تولید می‌شود، می‌تواند در سایر کشورها نیز علاقه‌مندان زیادی پیدا کند.
  1. وجود صنایع مرتبط و حمایت‌کننده: سومین عنصر بااهمیت در ایجاد مزیت برای یک صنعت، وجود صنایع مرتبط و حمایت‌کننده‌ای است. یکی از اجزای مهم مدل کسب‌وکارها، شرکای تجاری آن‌ها هستند که بر عملکرد کسب‌وکار تأثیر بسیار دارند. درصورتی‌که صنایع مرتبط و پشتیبان بتوانند کیفیت بالایی را ارائه کنند، موفقیت کسب‌وکارها در بازرگانی بین‌الملل تسهیل می‌شود. این صنایع می‌توانند شامل تأمین‌کنندگان مواد اولیه یا تجهیزات، توزیع‌کنندگان و فروشندگان، سیستم‌های توزیع محصول، مؤسسات تحقیقاتی، سرویس‌های مالی مانند بانک‌ها و بورس اوراق بهادار، سیستم‌های حمل‌ونقل، دانشگاه‌ها، مراکز و مؤسسات تحقیقاتی باشند.
  2. استراتژی شرکت، ساختار و رقابت: چهارمین عنصر اصلی مزیت رقابتی در مدل پورتر استراتژی، ساختار و حالت رقابتی شرکت‌ها در داخل کشور است. شرکتی که استراتژی‌های توسعه‌ای و ساختاری متناسب با شرایط بازار دارد می‌تواند موفقیت‌های بیشتری بدست آورده و از فرصت‌های بیرونی استفاده بیشتری ببرند. توان کسب‌وکارها در استفاده از فرصت‌ها یکسان نیست. یکی از عوامل بسیار بااهمیت در افزایش توان شرکت‌ها، سطح رقابت در بازار داخلی است. رقابت در بازارهای داخلی موجب افزایش توان کسب‌وکارها می‌شود. این موضوع کمک می‌کند تا کسب‌وکارهایی که در بازار داخلی رقابت‌پذیر شده‌اند، در بازارهای بین‌المللی نیز موفق عمل نمایند.
  3. دولت: پورتر معتقد است علاوه بر چهار عامل اصلی یادشده، دولت نیز بر ایجاد مزیت رقابتی شرکت‌ها و صنعت‌ها مؤثر است. سیاست‌های پولی، مالی و بازرگانی و قوانین مالیاتی، قوانین مربوط به صادرات، واردات و ضد تراست، نرخ ارز، حجم پول و نرخ بهره، تورم، توافق‌های رسمی و غیررسمی مقامات سیاسی، برقراری یا توسعه روابط سیاسی تجاری و یا قطع روابط اقتصادی- تجاری با سایر کشورها ازجمله بارزترین عوامل تأثیرگذار بر رقابت‌پذیری بنگاه‌ها، صنایع و کشورها است که به‌طور مستقیم با دولت‌ها در ارتباط هستند.
  4. وقایع پیش‌بینی‌نشده: حوادث غیرمترقبه، جنگ، تحریم‌های اقتصادی، شوک‌های نفتی، بحران‌های اقتصادی-سیاسی، تغییرات تکنولوژی از جمله عوامل پیش‌بینی‌نشده‌ای هستند که می‌توانند بر عملکرد کشورها در بازرگانی بین‌الملل تأثیر بگذارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *